تاریخ انتشار : دي 1391
دیروز تو کلاس نشسته بودیم منتظر استاد بودیم، یه دختره اومد گفت یه صندلی میخوام منم گفتم بردار، اون رفت یکی دیگه اومد گفت صندلی میخوام، من گفتم واسه بچه های ما صندلی کمه برندار، دیدم واسم یه چشم و ابرو اومد سرشو برگردوند که بره گفتم قیافه واسه مادر شوهرت بیا..
کل کلاس رفت رو هوا دختره بیچاره سریع از کلاس فرار کرد.