دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 36139

تاریخ انتشار : آذر 1391

متن لاتینم رو زمین بود خودمم هم دراز کشیده بودم از روش می نوشتم، یه مورچه از این ریزا اومد رو صفحه، یه دفعه شروع کرد عین مرغ سر کنده دور خودش چرخیدن( به جااااااان خودم من کاریش نکرده بودم، خیلی وقته حیوون آزاری رو گذاشتم کنار) همینطوری میزد تو سر خودش این ور و اونور می رفت، خوددرگیری حاد گرفته بود بدبخت ، هر چی گوش کردم صدای داد و هواراشو نشیندم ولی با استفاده از لب خونی دیدم داره میگه اَااااااااااوووووووووووووووواااااااااااااااااااییییییییییییی اااااااااااااااااییییییییییییییییییی کمکککککککککککککککک.......
هیچی دیگه بعد از 60 70 دور قمری تو این گیر و دار پاش از صفحه خارج شد رفت رو فرش یه دفعه آروم شد انگار نه انگار ، عین جنتلمنا راهش و گرفت و رفت...محققان بررسی کنن لطفا.....
نتیجه اخلاقی : مورچه که باشی یه صفحه کاغذ میشه واست سرزمین عجایب