تاریخ انتشار : آذر 1391
دبستان بودم داشتم می رفتم مدرسه یه پنجاه تومنی رو زمین افتاده بود. وایساده بودم بهش نگاه می کردم که برش دارم یا نه. دو تا آدم بزرگ اون موقع اون ور تر بودن می گفتن برش دار برش دار. من که رد شدم.
اعتراف می کنم تا همین چند وقت پیش با خودم فکر می کنم یا کلید اسرار بوده یا دوربین مخفی...
من :((()))
شیطان ناکام:()()()
کلید اسرار: 00000(
من درون :0)