دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 35516

تاریخ انتشار : آذر 1391

اعتراف میکنم یه بار زنگ خونه رو زدن،آیفون خراب بود رفتم درو بازکردم دیدم شخص خاص مورد نظر با یه ظرف آش جلو دره،خلاصه گرفتم اومدم داخل درو بستم تا خود آشپزخونه دویدم آشو ریختم تو یه ظرف دیگه،ظرفشو شستم بدو بدو رفتم جلو در،اینورو نگاه کردم دیدم نیس اونورو نگاه کردم دیدم هس ، با یه لبخند اشاره کردم بیاد،اومد دستمو دراز کردم ظرفو بدم یه لبخند زد و رفت،با خودم گفتم لابد تو یه وقت مناسبتر میخاد بیاد دنبال ظرف،خلاصه رفتم داخل درو بستم و تکیه دادم به در،تو فکر و خیال بودم که دستمو آوردم بالا دیدم ای بابا !
این که ظرفش یکبار مصرفه!
پس بگو واسه چی میخند!