دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 35420

تاریخ انتشار : آذر 1391

من هنوز نتونسم عددي برايه قدرت فضوليه پت و مت(مادرم و خالم)
پي ببرم .
تو يه كاغذ كوچيك نوشتم (امروز ميميرم)با خط مورچه اي گذاشتمش تو جيب كوچيك شلوارم....
رفتم بيرون يهو شوهر بچه ي دختر عمويه بابام بم زنگ زد گفت شروين حالت خوبه؟
من اره
امروز بايد بياي خونمون
من نميتونم
خفه شو فك كردي نميدونم ميخواي خودكشي كني؟؟؟
من چشم ولي ميشه ادرس خونتونو بدين؟
باشه حق داري راسش تاحالا نيومده بودي خونمون:|
وقتي رفتم خونه از مادرم قضيه رو جويا شدم گفت هيچي ادامس ميخواسم تو جيبت اون كاغذو پيدا كردم خالت زنگ زد منم بغضم تركيد براش گفتم ولي فك نكنم ب اونا گفتم فق ب فاميلايه نزديك گفتم بزا ببينم احتمالا خالت گفته اه چقد فضوله...
من فق ميخواسم اگ مردم بگن ميدونس بيچاره-اين طرفندو همينجا ياد گرفتم-