دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 35201

تاریخ انتشار : آذر 1391

يكي بياد به مادربزرگم بفهمونه من 20 سالمه يه شب رفتم خونشون يه غلطي كردم به مادر بزرگم گفتم خوابم نمياد اقا اونم شروع كرد لالاي خوندن تا خود صب شانس اوردم منو قنداق پيچ نكرد در حدي توهمي شده بود از اون شب به بعد به زورم شده ميخوابم
اخه اينم مادربزرگ نوه دوست من دارم