تاریخ انتشار : آذر 1391
پسر عموم اومده بود خونمون (بله دهه هشتادیه)یه عروسک دستش بود میگه :نیتا تلددن گلفتم(نیگاه کرگدن گرفتم)
میگم افرییییییییین بدش ببینم
بهم نداد میگه:نه تو ادم نیستی میزنی خلابش(خرابش) میکنی بلو(برو) گمشو.
خدایا اینا چرا اینجوری شدن.واقعا یه لحظه باورم شد ادم نیستم
اینم پسر عمویه ما داریم؟؟!!