دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 34397

تاریخ انتشار : آذر 1391

یـادش بـخـیـر اون قـدیـم نـدیـما کـوچـه خـیـابـونـا رو واسه لـولـه کشی مـیکـندن. از قـضا تـو هـمـون ایـام مـن یـه شـلوار نـو خـریـده بـودم و پـوشـیـدمـش رفـتم تـو خـیـابـون تـا جلو بـچه مـحل ها پـُـز بدم!!!!
همـیـنـجـور کـه مـشـغـول بـازی بـودیـم یـکی از بـچـه ها گـفت : بـیـاین بـریـم تـو چـالـه ها! مـن کـه مـثل اونـا زبـر و زرنـگ و زبــل نـبـودم ، شلـوار نـویی کـه پـام بود رو بـهانه کـردم و گـفتم نـه نـمیام. ولـی بـالآخـره بـا هـزارتـا دوز و کـلک خــــــر شـدم رفـتـم تـو چـاله :|
آقـا طـوری تـو ایـن چـاله هـا میدویـیـدیـم و حال میـکردیـم کـه آرمـستـرانـگ بـعـد از قـدم گـذاشـتـن رو مـاه ایـنقد حـال نـکـرد!
خـلاصه رسـیـدیـم بـه جـایـی کـه آخـرش بـود و خـیـلی هـم واسـه بـیـرون رفـتـن از اونـجا گـود بـود و مـن نـمـیـتـونـستم دربـیـام! اون دوتـا رفـیقـم از اون تـو بـیـرون رفـتن و مـن بـدبخت بی دسـت و پـا مـونـدم تـو چـاله ها حیـرون و گریــون!
چنـدبار هـم قید شـلـوارو زدم و سـعی کـردم دربـیـام امـّـا نـشد
خـلاصه تـو هـمون چـاله انـقد گـریه کـردم تا چـند نـفـر رهگـذر دلشون سـوخت مـنو با هـزار بدبـختی در آوردن!
آخر سـر هم با شـلوار خـاکی و پـاره پــوره رفـتم خـونه یـه فـــص کتـک نـوش جـــــــــــان کـردم (دلـتـون آب)
رفـیـق نـابـاب بـود اون زمـان داشـتـم؟ الـبـتـه خـودمـم دسـت و پـا چــلــفــتــی بـودمـا!! نـــــــــــــــــــه؟ :)