دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 33814

تاریخ انتشار : آذر 1391

بخدا همش راسته بخونید
دوره کاردانی خوابگاهی بودیم بعد سرگمی ک نداشتیم ی شب ۴نفرنشسته بودیم بد جور حوصلمون سر رفته بود گفتیم چ کار کنیم ی دفه من گفتم بچه ها پایه آمبولانس سواری هستید؟بدبختا یکم فکر کردن و گفتن پایه ایم چکار کنیم؟گفتم مم میرم ب نگهبان میگم مریض تشنجی داریم یکیتوم خودتونا بزنید ب تشنج گفتند باشه.آقا من رفتم خبر دادم اونا هم باور کردند با چ سرعتی اومدند بالا سر دوستم و گذاشتنش رو برانکادر و بردنش تو امبولانس ما ۳ نفرم خودمونا گذاشتیم تو آمبولانس و ی دور مشتی زدیم جاتون خالی؛حالا اینا بردن بیمارستان دکتر میگه این ک چیزیش نیست ماهم میگیم حالش خیلی بد بود آوردیم؛من نتونستم خودما نگه دارم از بیمارستان اومدم بیرون و حالا بخند کی نخند نزدیک بود لو بریم؛ولی خیلی باحال بود اونشب؛
ما:)))))))
دکتر:(((((((((((
راننده امبولانس:نگران!!!!!!!!!!