تاریخ انتشار : آذر 1391
رفتم توی اموزشگاه رانندگی.اولین روز کلاس رانندگی تو شهرم بود.وارد دفترش ک شدم , ۳ تا دختر نشسته بودن.برگه قرار دادمو دادم ب منشی و نشستم تامرببم بیاد و نوبتم بشه.هنوز ۱ دقه هم نگذشته بود که منشیه گفت اقا فردا بیستو پنجمه امروز بیستو چارمه.هیچی دیگه خیلی شیک عین پت و مت برگمو گرفتم و با اعتماد ب نفس زدم بیرون