تاریخ انتشار : آبان 1391
رفتم خونه دوستم کمکشون کنم مبلهای جدیدشون رو ببریم بالا یه دفعه مبل ول شد رو پام و اشکم در اومد دوستم با خانمش پرسیدن دردت اومد ؟ گفتم پ ن پ از اینکه میبینم رابطه شما اینقدر خوبه دارم اشک شوق میریزم