دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 30973

تاریخ انتشار : آبان 1391

یادش بخیر. بچه که بودم میخواستم خواهر کوچیکم رو تربیت کنم!
دست و رو نشسته میخواست صبحونه بخوره نذاشتم. خلاصه یه تیکه نون رو با یه تیکه سفره کند!!! کارد پنیر را هم فرو کرد تو زانوم!!! شانس آوردم زورش زیاد نبود!!
همین دیروز موبایلش از دستم افتاد دولا شدم بردارم دوتا پس گردنی کاردرست بهم زد که یاد همین صبحونه خوردن بچگی افتادم!
خداییش خواهر خطرناکه دارم?