دبیرستان که میرفتیم یکی از نخبه های کلاس واسه کادو روز معلم به دبیر ریاضی یه تز با حال داد. یه جعبه شیرینی آوردیم کتاب ریاضی رو گذاشتیم توش درشو بستیمو گذاشتیمش رو میز دبیر. دبیره اومد تو کلاس با شوق گفت: وای بچه ها مرسی راضی نبودم این همه زحمت بکشین. دست همه تون درد نکنه و خلاصه از این تعارفای الکی. در جعبه رو که بازکرد دید کتاب ریاضی توشه قیافش یه طوری شد انگار چلونده بودنش. وای همچی عصبی شد که نگو. داد میزد و میگفت: بیشعورا منو مسخره میکنین همه تونو میندازم( که این کارو هم کرد) خلاصه تا آخر سال هم با کلاس ما بد شد. والا به خدا ما منظوری نداشتیم فقط خاستیم بگیم درس ریاضی شیرینه مثل شیرینی