دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 30594

تاریخ انتشار : آبان 1391

از حموم اومدم بیرون.از سرما داشتم می لرزیدم رفتم از رو تراس لباسمو بردارم بپوشم دیدم بابام مایوشو که خیسه ،تازه از استخر اومده بود ،رو قشنگ پهن کرده رو لباس من.بین اون همه جای خالی و اون همه لباسای دیگه.
رفتم بهش می گم پدر من چرا لباس من؟می گه تا تو باشی به مامانت کمک کنی.باخواهرتم کاری نداشته باشی.اصلا تو چرا انقده بچه غدی؟چرا هی غر می زنی.شد یه بار ما بیایم بشنویم تو بچه خوبی بودی؟
-من که می دونم بچه سرراهیم.ولی بدونین با بچه سرراهیم این جور برخوردآ درست نیست.