تاریخ انتشار : آبان 1391
دیشب منو بابامم داشتیم فیلم میدیدیم که مامانم یه بشقاب نارنگی آورد, اولش هم خودش یکی برداشت پوست کند, همین که اولین دونه رو خورد گفت: خیلی ترشه بیا امیر تو بخور منم با یه حالت(o_O) میگم اگه ترشه پس چرا من بخورم, میگه خوب پس بده بابات بخوره...!!!
من:)
بابام:\
مامان خانواده دوسته ما داریم؟؟؟