دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 29615

تاریخ انتشار : آبان 1391

آغا ما یه روز میخواستیم بریم دستشویی(توالت ما تو حیاط بود) همینجوری تو حال و هوای خودم بودم که یهو دیدم تو کوچه ام و درو بستم رو خودم!!
هی! یادش بخیر از ترس بابام که بیدارشه و بزنتم تا صبح تو کوچه موندم...(شلوارمم خیس خیس شده بود)...