دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 29546

تاریخ انتشار : آبان 1391

یه رفیق دارم قبلا تو خوابگاه دانشگاه که بودیم شبها زود می خوابید ما هم موقع خواب اذیتش می کردیم.
یه شب هی ما مهتابی رو روشن می کردیم این خاموش می کرد، چند بار که این کار رو انجام دادیم یکدفعه پاشد خیلی عصبانی و با جذبه گفت: اگه فقط دو بار دیگه، فقط و فقط دو بار دیگه مهتابی رو خاموش کنید من می دونمو شما!
بعدا ازش پرسیدم چرا گفتی دوبار دیگه نگفتی یه بار؟
گفت : چون مطمئن بودم بازم روشن می کنید می خواستم ضایع میشم!