تاریخ انتشار : آبان 1391
یادمه دیروز دبیر ریاضیم جوگیر شد رفت با سوم دبیرستانیا فوتبال بازی کرد منم تنها یه گوشه داشتم شکلات می خوردم (بعد از مدرسه بود)هیچ کس نبود تو مدرسه یک دفعه پاش خورد به یک دیگر از پاهاش خورد زمین کلش خورد تو در دست شویی بعد شلوارش پاره شد سریع بلند شد یک دفعه شلوارش افتاد خلاصه ریاضی ماهانم 15 بود 20کرد وگفت تو رو به جان هر کی که دوست داری به کسی نگو...................!!!!!?