دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 28706

تاریخ انتشار : آبان 1391

یه مدته یه مگسه تو خونمونه. نه دلم میاد بکشمش نه بندازمش بیرون. آخه بیرون خیلی سرده. من و شوهرم تصمیم گرفتیم به فرزندخوندگی قبولش کنیم. دیگه با ما جور شده. سر سفره میاد با ما غذا میخوره. کنارمون میشینه با چشمای شهلا و نازش تی وی میبینه خلاصه اونم مارو جای پدرو مادرش قبول کرده. فقط یه مشکلی هست یکی دو روز پیش یه نی نی مگس هم پیداش شده. فکر کنم نوه مونه. باید ببینم این دختر بی چشم و رومون با کی طرح رفاقت ریخته. الان دارم میرم دنبال مگس کش بگردم...فعلا......