تاریخ انتشار : آبان 1391
میخواستیم بریم عروسی (2سال پیش) گفتم من نمیام امتحان دین و زندگی دارم یهو پدرم زد پشت گردنم گفت اخه پدرسوخته تو دین داری تا زندگی داشته باشی هیچی دیگه تو عمرم اینقدر قانع نشده بـودم رفتم عروسی پدر قانع کننده ای داریم ما چه فکر کردی!