دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 28438

تاریخ انتشار : مهر 1391

از روی عشق وعلاقه تصمیم گرفتم در رشته رویاهای نوجوونیم درس بخونم و یه لیسانس دیگه بگیرم .یادمه اون زمانا که دانشگاه میرفتیم بچه درس خونا نور چشم استاد و دانشگاه بودن .ما هم طبق روال اون موقع خفن درس خوندیم و هر چی اساتید گرانبها میپرسیدن سریع جواب میدادیم .جلسه اول و دو تحملم کردن بعدش از مدیر گروه گرفته تا اساتید سال اول تدریس حمله کردن به ماو منتظر کوچکترین سوتی که بکنندش بالش صدا خفه کن .خلاصه دیدم دارم میشم وسیله خنده وتفریح همکلاسیهای دهه هفتادیم دیگه تصمیم گرفتم سکوت کنم .سلامتی همه اساتید با سوادو دلسوز دانشگاه ما .از اون طرفم سلامتی بچه های اولای دهه شصت که حتی به اساتید بیسوادشون هم احترام میذارنو میتونن ازشون گاف بگیرن اما اینکارو نمی کنن .