دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 28149

تاریخ انتشار : مهر 1391

هفته ی پیش تو اتوبوس دانشگاه نشسته بودیم که یه دختره بین راه پیاده شد. موقعی که راننده درو براش باز کرد، یه گربه از خیابون پرید تو اتوبوس و رفت سمت خواهران! ماهم چون بین قسمت برادران و خواهران اتوبوس فقط شیشه بود میتونستیم دخترا رو ببینیم. خیلی باحال بود. گربه هه پرید تو بغل یه دختره، دختره هم اول یه جیغ با صدای بوبوزلا کشید بعد گربه رو پرت کرد جلو. گربه رو هوا چندبار دور خودش چرخید و افتاد تو بغل یه دختر دیگه. اونم گربه رو انداخت زمین. حالا گربه اون وسط میچرخید، دخترا هم همه پاهاشونو جمع کردن رو صندلی داشتن جیغ میزدن.
ما پسرا هم که دیگه غلت میزدیم و میخندیدیم. یادمه اون روز از بس خندیدم ماهیچه های شکمم از تکون خوردن زیاد تا دو سه ساعت درد میکرد.