تاریخ انتشار : مهر 1391
يه بار دوران دبيرستان بوديم...
برف اومده بود از اون برفايي كه قلعه رو سفيد پوش مي كنه، خيلي خوشگل بود با دوستم از دبيرستان اومديم بيرون دوستم منظررو ديد گفت وايي چقد قشنگه كاش الان يه عكس باهام بود از اين منظره يه دوربين مي گرفتم!!!!!
من :))
دوربين:))
خودش:))
كوه:))
برف:(
بيچاره الان 5 ساله هي بهش مي گم يادته اون روزو ...