تاریخ انتشار : مهر 1391
وقتی بابام میرفت ماموریت مامانم هیچی درست نمیکرد بخوریم میگفتم مامان ناهار چی داریم؟میگفت حالا یه غذای حاضری درست میکنم که معمولا هم تخم مرغ بود.وقتی اعتراض میکردیم میگفت حالا که کسی نیس منم و تویی و ندا و سا را و محسن!همون حاضری خوبه دیگه!یعنی وقتی بابا نباشه ما هیچیم دیگه؟خو مادر من ما هم آدمیم.باز خداروشکر دیگه بابا ماموریت نمیره وگرنه تا حالا ما دچار بحران سوتغذیه شده بودیم!والا