دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 27511

تاریخ انتشار : مهر 1391

یکی از شیرین ترین خاطرات دانشگاه :
یه روز ریاضی عمومی داشتیم و قرار بود همه تمرین حل کنیم و اون روز اتفاقاً هیشکی تمرین حل نکرده بود! وقتی استاد اومد تو کلاس تن همه میلرزید ! گفت : کی میاد اولین تمرین رو حل کنه؟ هیشکی دست بلند نکرد تا چند ثانیه و یه دفعه یکی دست بلند کرد و رفت پای تخته شروع کرد به حل همه تمرین ها!! استاد هم خوشش اومد و گفت یه نمره به تو میدم و بیست و پنج صدم به کل کلاس ، لیستو درآورد خواست نمره بذاره بهش گفت اسمت چیه؟!! .... میدونید چی شد؟ پسره مال کلاس ما نبود! همینجوری بیکاری اومده بود بشینه اونجا!! خلاصه اون 25 صدُمه موجب شفاعت ما شدش دیگه... ;)