تاریخ انتشار : مهر 1391
یکی از فامیلامون فوت کرده بود زنش سر قبرش داشت خودشو میزد یهو یه جیغ زد دندون مصنوعیش از دهنش پرید بیرون یهو با یه حرکت رعد آسا تو هوا گرفتش و گذاشت تو دهنش و دوباره گریه و زاری!!!!!!
یعنی من سر قبر داشتم میمردم از خنده ولی خودمو نگه داشته بودم و رفته بودم رو ویبره:))