تاریخ انتشار : مهر 1391
با رفيقام رفته بوديم بيرون بعد يه دختره قد بلند و هيكلي از روبرو داشت ميومد
يكي از دوستام بلند طوري كه دختره بشنوه گفت بچه ها اين غوله مرحله اخره بكشمش ديگه بردم
دختره ازمون رد شد يه دفعه صداي داد دوستم بلند شد
برگشتيم ديديم دختره با پا زده تو كمرش تازه دختره ميگفت بيا بكش كه برنده شي ديگه
ميتوني بيا جلو
اقا صداي خنده ي ماها بود كه خيابونو برداشته بود
اخه دختر به اين باحالي
ماها D:
دوستم :(
دختره :@..