تاریخ انتشار : مهر 1391
امروز ظهر رفتم دخمل یکی از دوستامو از کودکستان ببرم خونشون...
رفتم دم در,در زدم گفتم دخمل فلانی رو بیارید ببرمش.
دختره آوردش گف بفرمایید!
منم با کلی اعتماد ب نفس گفتم قابلی نداره!!!
دختره:!*!+=)
من:*&^^!
دخمل دوستم:((00))