تاریخ انتشار : مهر 1391
یه شب خونه خالم اینا دعوت بودیم.بعد شام پسرخالم تنگش گرفت پاشد که بره دستشویی.منم لش بازیم گل کرد،زود رفتم پشت سرش بلند گفتم:
...پپپپپپپپپخخخخخخ...
هیچی دیگه،اون چیزی که نباید میشد،شد(خودشو خیس کرد)...یه کله رفت حموم!!!