دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 260552

تاریخ انتشار : مهر 1399

آقا این مامان ما یه مدت کمردرد داشت بعدش بخاطر قرص هاش بعضی وقتا شبا توهم میزد
یه شب در خواب ناز بود که دیدم مامانم با جیغ اسم منو صدا میزنه تند تند بلند شدم
دوییدم سمتش حالا این مامان ما هم داد میزد پسرمم نیسسس پسسرمم گم شده واااییی پسرم طنین 《اسم من》
پاشو پاشو برو در و قفل کن پسرم فرار نکنه
اینم بگم که مامانم اصلا پسر نداره*_*
منم نصف شبی گیج بودم دوییدم درو قفل کردم مامانمم همینطوری میگف امیر پسرم واس پسر خیالیش اسمم انتخاب کرده بود《_》
منم گیج خواب بودم هر چی میگف گوش میدادم
مامانم هی میدوید اینور اونور دنبال پسرش
یهو وایساد گفت اینا پسرم پیدا شد@_@
همینطوریم به یه وری اشاره کرد رف گرف خوابید》_》
منم دیدم که در اصل تو خواب بودم گرفم خوابیدم
!_! بعدش فهمیدیم اینم یکی از توهماشه
لطفا واسه بهتر شدن حالش دعا کنین البته الان خیلی بهتره ولی ارزومه کاملا خوب شه
لایکم نکردی عب نداره یه لبخند کوچیک کافیه