تاریخ انتشار : مرداد 1399
مادربزرگم حدود شصت سالشه
پدربزرگم تو دوران زنده بودنش خیلی بهش سخت میگرفته و دعوا و کتک و اینا...
یبار باهاش رفتم سرخاک بابابزرگم ، فاتحه که خوند بعد یهو روسریش داد عقب سرشو گرفت رو سنگ قبر،
گفت یادته نمیذاشتی موهامو رنگ کنم؟
الان مش کردم بسوزی
مرده بودم از خنده