تاریخ انتشار : فروردين 1399
به مامانم میگم واییی یه سمپاشی ای یه کاری کنین دیگه خونه شده باغ وحش من نمیدونم این سوسکاو مگسا و این حشره ریزا و این ملخا از کجا میان اخهo_O
دیشب از صدای خرچ خرچ کمدم از ترس تا صب نخوابیدم صب پاشدم دیدم ملخه:///
مامانم یه نگاه شیک به منو خواهرام کرد گف حالا جدا ازینا سه تا گونه حیوان نادرم به صورت آشکارا دارن با منو بابات زندگی میکنن.جالب نیس؟*-*
گفتین افق هنوز ظرفیتش پر نشده نه؟!