تاریخ انتشار : بهمن 1398
یکی تعریف میکرد:
داشتیم آبگوشت میخوردیم, گوش کوبُ گرفتم دستم تیریپ خاطره های کودکی....به بچه خواهرم گفتم :دایی جون این گوش کوب سنش از منم بیشتره ....
.
.
مادرم از اون ور گفت : فایدشم همین طور!!
من 0_O