دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 25673

تاریخ انتشار : مهر 1391

اعتراف ميكنم يه بار كه خونمون مهمون اومده بود(منم بچه بودم)رفتم آشپزخونه به مامانم گفتم ميوه ميخوام مامانم گفت: بذار مهمونا برن بعد بهت ميدم
من به مهمونا گفتم: كي ميريد تا مامانم بهم ميوه بده؟!!
بعد مامانم گفت:صبر كن مهمونا برن نشونت ميدم
دوباره رفتم گفتم:
تورو خدا نريد بعد از رفتن شما مامانم ميخواد منو بزنه!!
بچه بوديم ديگه!!☺☺☺☺