خر نقش مهمی در فرهنگ ما ایفا می کند. به ترکیبات زیر نگاه کنید:
-خر زور : دارای زور زیاد. کسی که زورش به همه فضایل اخلاقیش می چربد.
- خرغلت : انجام حرکات موزون با هیکل ناموزون!
-خرکیف : شادی بی حد و مرز و بی خیالی محض!معمولا بعد از واریز یارانه نقدی و معیشتی روی می دهد.
-خرپُشته: بنایی روی پشت بام در حد و هیکل خر.مردی بسیار شبیه خرش بوده .طوری که مردم همیشه او را با خرش اشتباه می گرفتند و مرد برای اینکه در کوچه و بازار با خرش اشتباه نشود جلوتر از خرش راه میرفت و مدام می گفت:خر پشته.این ترکیب از همان دوره باقی مانده.
-خرزَهره : کسی که زهره و جنم خر دارد! البته نام نوعی گل هم هست.
- خرمهره : مهره ای به درشتی هیکل خر. در گذشته مهره های شطرنج بجای اسب خر داشت که به آن خر مهره می گفتند.
-خربزه : ترکیب دو حیوان نامتجانس که به اشتباه نام محصول جالیزی خوشمزه شده
-خرخون : اصطلاحی که ته کلاسی ها از حسادت به شاگردای زرنگ و فعال اطلاق می کنند!
-خرِ مراد: مرکبی که با سوار شدن به آن به غایت آرزوهایت می رسی خودروی ژن های خوب!
-خرشانس: دارای بخت باز,خوشبخت. نماینده مجلس
- خرمگس: مگسی در ابعاد و اندازه های خر.
-خر چنگ:جانور دریایی نحیف با چنگال هایی خرکی
-خرگوش : حیوان ظریفی که گوش هایی به ضخامت خر دارد.کنایه از افراد باهوش منهای دو گوش
-کله خر : کنایه از آدم لجباز و یک دنده ای که پهلو به پهلوی خر می زند.
-سرخر: بالاسری ناساز و نساز.مسوول یا دولت ناکارآ و فشل با زبان درازو طلبکار
- الاغ: دو خر در دوران نامزدی به یکدیگر الاغ می گویند.
امیدوارم با خرشانسی و خرکیفی بدون سرخر روی خرپشته خونه خرغلت بزنین!