تاریخ انتشار : آذر 1398
کچل خسته(یه شیرازی خسته)
یکی از بچه های فامیل که خیلی پیله میکرد بده باتبلتت بازی کنم بار بردم تو اتاق گفتم نمایش کمدی باید تو تاریکی باشه .
خلاص تو همون تاریکی پلک چشمم رو برعکس کردم
چراغ قوه هم گرفتم زیر صورتم ،دیگه ترس اون توله سگو حدس بزنید
خدایی فک وفامیل دارن فامیل های ما