تاریخ انتشار : شهريور 1391
دیشب دیدم بابا م داره جلو تلویزیون با خودش صحبت میکنه رفتم تو بهر حرفاش دیدم داره میگه :ممنونم منم به وجود همچین پسری افتخار میکنم آبرو خونوادمون رو خرید
رفتم جلو میگم چرا بابا با خودت حرف میزنی یهو دیدم کبود شد گفت : تو گوساله اگر رفته بودی وزنه برداری مدال میگرفتی الان می اومدن از من مصاحبه میکردن ، تن لش بی خاصیت:|