دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 245803

تاریخ انتشار : مهر 1397

قسمت. سوم هفت خوان داش عباس
داش عباس وقتی داره تو جت به طرف دروازه بازی ها میره منم تو اداره فورجوک دارم توضیح میدم که چرا جای داشمون نشستم ولی توضیحاتم کامل نبوده و به زندان افتادم حال حکایت برادر عباس را بخوانید! عباس از تو بازیgti عبور کرد و به بازی رزیدنت اویل وارد شد
عباس:اه پسر این جا کجاست ؟چرا شلوار کردیم همرام نیست ؟
درهمین زمان که عباس داشت فکر میکرد ناگهان لیان اسکات کندی وارد شد (لیان شخصیت اصلی بازی رزیدنت اویله اونایی که نمیدونین بدونین)لی:ا عباس تویی اینجا چیکار میکنی؟
عباس:نمیدونم یه نفر تازه وارد منو انداخت اینجا نمیدونم چطوری از بازی برم بیرون ناگهان صدای عجیبی اومد زامبی ها برای خوردن عباس اومده بودند چون سربازای فانتزی نشین زندانی ما بودند
ناگهان ناگهان
ادامه در مطلب بعد منتظر ادامش باشین خیلی جذابه داستانش
راستی لایکم نمیخوام هنین که سرتون گرم بشه و لبخند بزنین کافیه
روزتون کاکتوس