دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 241854

تاریخ انتشار : ارديبهشت 1397

چند روز پیش تو مدرسه بیکار بودیم جمع شدیم گفتیم یه بازی بکنیم یکی پیشنهاد کرد مشاعره به سبک مدرن همه هم قبول کردیم بعد از نیم ساعت از یه کلاس 27 نفری فقط من موندمو یکی دیگه از بچه ها. هعی من بگو اون بگو یه دفعه به من "م" افتاد منم دیگه هرچی بودو نبودو خونده بودم یهو دوستم از اونور داد زد : اون آهنگی رو بخون که من دوستش دارم ثمین برام میخونه
منظورش آهنگ کویر بود "من اون کویر ای خدا ..."
منم اصلا یادم نمیومد کدوم آهنگو میگه یهو یه جرقه خورد تو ذهنم گفتم : مرا ببوس ...برای آخرین بار "
من ^_^
دوستم *_*
ثمین *_*
بچه ها ی کلاسمون 0_0
معلم -__-