تاریخ انتشار : آذر 1396
بیرون بودم تا رسیدم خونه، بابام سریع اومد بغلم کرد و گفت "ممنون که هستی"
اومدم بگم قربونت... که دیدم پلاستیک زباله رو داد ببرم سر کوچه :|
بیرون بودم تا رسیدم خونه، بابام سریع اومد بغلم کرد و گفت "ممنون که هستی"
اومدم بگم قربونت... که دیدم پلاستیک زباله رو داد ببرم سر کوچه :|
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )