دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 235986

تاریخ انتشار : آبان 1396

اعتراف میکنم بچه که بودم به “آبمیوه” میگفتم: “آب انگور”!
بعد سر کوچه مون یه سوپر مارکت دار مهربونی بود منم وقتی دلم آبمیوه میخواس میرفتم مغازه ش قدمم به میزه اون سوپر مارکت نمیرسید سرمو میگرفتم بالا دستامو میذاشتم رو میز میگفتم آقا یه آب انگور بدین اون بیچاره هم “آب انگور” میداد تصویر انگور رو که روش میدیم با دستم پس میزدم میگفتم نه آب انگور پرتغالی بدین D:




(من نبودما)

:)