دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 231362

تاریخ انتشار : خرداد 1396

سر ظهر خواب بودم زنگ خونه رو زدند دیدم یه دختر کوچولو موچولو میگه :عموسلام
میگم:سلام عمو یه استکان گرفت جلوم گفت عمو میشه این شربت رو بچشی ببینی خوبه یه نه میگم خوب چرا خودت نمیچشی میگه:اخخ من روزم دارم برای عروسکام افطاری درست میکنم ممگامانم هم روزست گفت برو بدهاین همسایه روبه رویی یه نره خر دارند هیچ وقا روزه نمیگیره@_@