دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 231218

تاریخ انتشار : خرداد 1396

ترم اول که دانشگاه بودم خوابگاه بودم ما یه دوستی داشتیم فامیلیش موزائیک  بود خیلیم بدش میومد بش میگفتیم موزائیک  ما هم شر بودیم(دهه 70) تو اتاق ما یه پنجره بود که هر کی رو تخت طبقه دوم روبرو پنجره میخوابید نوشته های  پروژکتور(ما تو خوابگاهمون پروژکتور داشتیم) رو دیوار کنار تختش میفتاد ما هم یه روز ظهر این دوستمون که خواب بود رفتیم تو اتاقی که دستگاه پروژکتور توش بود پروژکتور رو روشن کردیم و تو نرم افزار ورد و نوشتیم موزائیک و اومدیم تو اتاق و رو تخت هامون از الکی خوابیدیم ولی بیدار موندیم  تا عکس العمل دوستمون رو ببینیم همزمان یه دوربین هم روشن کردیم تا ضبط کنیم من تختم روبروش بود آقا دوستمون  بیدار شد صورتش طرف دیوار بود یهو نوشته رو که دید(چون خواب بود) چنان دستش رو رو دیوار میکشید تا نوشته رو پاک کنه هر کاری میرد پاک نمی شد ما هم هار هار به اسکل بازیمون میخندیدیم
حالا ما یه گروه داشتیم هم اتاقی ها توش بودیم این فیلم رو هر روز توش میندازیم این دوستمون هی فحش میده.
این داستان عین واقعیته تو پستای بعدی بازم درباره پروژکتور براتون میگم خداییش خیلی باحال بود این پروژکتور خوابگاه.