تاریخ انتشار : مرداد 1391
دیشب یه پشه داشت خونم می خورد خواستم بکشمش رفت گوشه اتاق با مگسکش رفتم سراغش خواشتم بکشمش دیدم خون خودم تو رگاش جریان داره خلاصه تا صب با پسرم نشستم گپ زدم
دیشب یه پشه داشت خونم می خورد خواستم بکشمش رفت گوشه اتاق با مگسکش رفتم سراغش خواشتم بکشمش دیدم خون خودم تو رگاش جریان داره خلاصه تا صب با پسرم نشستم گپ زدم
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )