دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 225445

تاریخ انتشار : مهر 1395

همین الان مکالم منو دوستام تو سریس:
من-میگما من میخوام مهریم جون شوهرم باشه.
دوست1-آره با نظرت موافقم.
من-بله دیگه میمیره راحت میشیم از دستش.
راننده سرویسمون-خاله میگم اصلا تو شوهر نکن.
من-خو چیکار کنم دلم بچه میخواد.
راننده-خوب از پرورشگاه بچه بیار.
من و دوست1 و 2-به یه دختر یا پسر تنها بچه نمیدن که.
دوست1-میگم خو مهریه پنج هزار سکه ای و...
پریدم وسط حرفش-نه نه اون معنی خوبی نمیده.
همه حضار:؟
من-آخه اون یجورایی به معنی جنس فروخته شده پس گرفته نمیشس.
کل سرویس ترکید.همون موقع دانش آموزای مدرسه چندتا کوچه بالاترمون تعطیل شده بودن ایلی ریخته بود از خیابون.یکیشون رو خیلی ضایع نشون دادم.
من-عه این مدل موهاش کره ایه.
پسره کپ کرده بود جلوی ماشینمون و منم وسط نشسته بودیم.رانندمون به پسره فحش داد.(فکر بد نکنید همین کم عقل و بیشعور و اینا)پسره یه چشمک بهم زد و رفت.دوباره پوکیدیم از خنده.
راننده-خاله میخوای خون بریزی خون اینو بریز.
خداروشکر سالم به مقصد رسیدیم که من بتونم اینو براتون بگم.
درباره دوست2 هم بگم که انقد خندیده بود که اصلا نمیتونست حرف بزنه.