دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 224894

تاریخ انتشار : شهريور 1395

آقا جاتون خالی دیروز با خانواده رفته بودیم تیزاب(یه منطقه تو دماوند) بگو خب.
اونجا دو سه تا خانواده عشایر زندگی میکنن.(خدا نگهشون داره)خلاصه اینا کلی گوسفند و بز و مرغ و خروس داشتن.مرغ و خروسا ولو بودن ولی گوسفند و بزا توی حصار تنگ.اینم بگم که برای آغل اینا یه لاستیک هیجده چرخ رو باز کردن برای آب و دوسه تا داربست هم برای غذاشون.حالا یکی ازین سگاشون(سه تا سگ بودن)دو و بر حصار گوسفنده قدم میزد که یکی از بز ها پرید رو حصار وایستاد.سگه پارس میکرد که بره تو ولی پرید بیرون.بعد بدو بدو رفت رو داربستا به سگه زبون درازی کرد.اینایی که گفتم خنده دا نبودند ولی چیزی که به نظر خنده داشت این بود که داداشم گفت:
















عجب بز خریه ها!