دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 224851

تاریخ انتشار : شهريور 1395

اقا یه بار بادوستامون رفتیم سینما بعدباچندتااز دوستام قرارگذاشتیم یکی از بچه هارواسکول کنم خلاصه فیلم(ترسناک)شروع شد یهو وسط فیلم که خیلی هیجانی بود دوتاازدوستام دست های اونی که میخاستیم بترسونیمش رومحکم گرفتن منم میخاستم به زورقرص (ازاین قرص نعنایی ها)بکنم توخلقش بیچاره لال شده بود حالایکی ازبچه هادهنشو گرفته بود دادنزنه ابروریزی کنه منم میخاستم قرص بهش بزارم دهنش خلاصه باهرزور وبدبختی قرصو گذاشتم توحلق مبارکش بیچاره نمیتونست حرف بزنه یهو وقتی قرصه روخوردتازه فهمید قضیه چه خبره بی جنبه ابرو نذاشت برامون جلوملت ازبس دادوبیدادکرد.....
ولی خداییش اون موقع هاخیلی خوش میگذشت یادش بخیر......(به یاد دوستان عزیزدوران دبیرستان)