تاریخ انتشار : مرداد 1395
جَدیدن همسآدمون یه پیــرمرده رو میشـــونه سَره صندلـــــی توی
مَغازش...
هَمینکــــه پآتو میذاری توی مَغـــازه شروع میکنهـ به خوندن شعر:
ای کـــــه در نسیـــــــه بَری همچون گُل خنــــــــدانی^_^
سَبـــــب از چیــست که دَر دآدن آن گــــــــریانی):
هیچـی دگ لآمصب انقَد آدمو شرمنده میکنـــه که بیس تومَن
گذاشتم روش بِدهیمو دادم....:))