دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 217423

تاریخ انتشار : بهمن 1394

«الا بذکر الله تطمئن القلوب»
چند وقت پیش مسابقه صحیفه سجادیه بود،منم هیچی نخوندنم شانسکی اول مدرسه شدم!بعد منو فرستادن مرحله شهرستان کانون!چهار نفر بودیم با هزار ماجرا رسیدیم دقیقه های قبل از شروع آزمون بود منم هول شده بودم همین طور در نزده پریدم تو!ینی مث این دزدایی که از دست پلیس فرار کردن نفس نفس میزدم..
یهو دیدم همه زوم شدن روم!
من:سلامٌ علیکم و رحمة الله خواهران،.به مرحمت الهی خوبید؟
داور:خانوم سالنو اشتباه اومدید،.آموزش خودآرایی سالن بقله!
من:نه به جان عم..ینی نه ب خودا من برا صحیفم..(مقنعمو تا رو دماغم جلو کشیدم!)
داور:اسم شریفتون؟..از کدوم مدرسه اید؟
من:زهرا....م..از مدرسه شاهد..
کل سالن:نچ نچ..
داور:اسمتون اینجاس..ولی مطمئنید از مدرسه شاهدید؟
من:بلی بلی..ام شر(Im shure)
داور:آخه..هیچی بفرمایید!
یه نگاه به اطراف کردم دیدم خواهران همه با هدبند،مقنعه ها تا روی ابرو،ساق دست،مانتوهای تا قوزک پا،کفشای طبی مشکی..
خودم:..شلوار ورزشی..تونیک ورزشی..عه من چرا سالن بودم لباس عوض نکردم؟
و اینگونه بود که نتوانستم افتخار بیافرینم..ان شاالله در سالهای آینده..