تاریخ انتشار : دي 1394
مكالمه من و مخاطب خاصم ^_^
دعوامون شده بود بعد ايشون حالشون بد شده بود بيمارستان بودن زير سرم :
اون : سلام مائده خوبي؟
من: سلام مرسي
من : شما خوبي ؟ دستت خوبه سرم وصل كرده بودي ؟
اون : نه ، دستم كبود شده سياه شده درد ميكنه (مثلا خودشو لوس ميكنه ... منم كه برج زهر مار ^_^)
من : خو ديگه حالا لوس نشو همينه ديگه سرم اينجوريه اين مسخره بازيارو نداره ك ^___^
+يه همچين آدم بي احساسيم +